به مناسبت چهلم ارتحال آیت الله حائری | زندگی بر طبق مکتب اهل بیت
به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا، مرحوم آیت الله سید علیرضا حائری فرزند سید علی اکبر یزدی در آذر1330(1371ق) در یزد ( و به نقلی در کربلا) چشم به جهان گشود (و در کودکی همراه خانواده به کربلای معلی هجرت کرد). پس از تحصیل مقدمات در کربلا برای تکمیل تحصیلات به نجف مشرف شد و در حجره مدرسه آیت الله بروجردی اقامت گزید. او در ادامه تحصیل در درس خارج فقه و اصول آیات ابوالقاسم خوئی، سید محمد باقر صدر و امام سید روح الله خمینی شرکت جست.
او در 17 سالگی به مجلس درس آیت الله سید محمد باقر صدر در مقبره مرحوم آل یاسین قدم گذاشت و شیفته منشِ استاد خود شد. خود وی درباره این دوره تحصیلی میگوید: « علت انتخابم واضح است، چون کلاس درس ایشان خصوصی و تعداد افراد حاضر در درس محدود بود. لذا کلاسها بسیار مفید، دقیق و عمیق بود و امکان سوال و جواب و اشکال کردن برای افرادی مانند من وجود داشت، اما کلاسهای اساتیدی مانند امام خمینی و آیتالله خویی، عمومی بود و فرصت و مجال چندانی برای اشکال کردن وجود نداشت، البته امام(ره) چند دقیقهای پس از پایان درس مینشستند، اما در خود درس امکان اشکال کردن محدود بود. من کتابهای آیت الله صدر مثل فلسفتنا را خوانده بودم و تقریبا با ایشان آشنا بودم؛ به نجف رفتم تا در کلاسهای فقه و اصول ایشان شرکت کنم، ایشان صبحها فقه و عصرها اصول درس میدادند، یک روز به جلسه درس ایشان وارد شدم، دیدم همه، از نظر سنی بسیار از من بزرگتر هستند، افرادی مانند سید باقر حکیم، محمود هاشمی، شیخ برهان و غیره، با دیدن این بزرگان، هیبت آنان مرا مغلوب کرد! بسیار خجالت کشیدم و به حجره خودم برگشتم و خودم را ملامت کردم که چرا به درسی که این بزرگان بودند، وارد شدم. اما پس از گذشت زمانی تصمیم گرفتم به درس اصول ایشان بروم؛ هنوز استاد نیامده بود، سلام کردم، همه جواب سلام من را دادند و احترام کردند، بعد از مدت کوتاهی استاد آمد، همگی به احترام ایشان ایستادیم؛ استاد مکثی روی من کرد و لبخندی زد و سپس درس را شروع کرد؛ پس از آن در کلاسهای صبح و عصر استاد شرکت کردم و گرفتار اخلاق، علم، تواضع، فروتنی، آگاهی و بیداری ایشان نسبت به مسایل روز شدم، هر کسی هر سوالی که داشت خدمت ایشان میرسید و قانع و اشباع میشد، آخر هفتهها دانشجویان از بغداد و شهرهای دیگر خدمت ایشان میآمدند و سوالهای مختلفی میپرسیدند؛ ایشان چنان مسلط و دقیق پاسخ پرسشها را میداد که جوانان و دانشجویان هیجان زده میشدند. حدود ۸ سال از درس ایشان استفاده کردم».
نهضت اسلامی ایران در حال گسترش بود در حالی که امام خمینی همچنان در تبعید به سر میبردند. حائری در باره نگاه سیاسی دو استاد خود آیت الله صدر و آیت الله خمینی میگوید: « آیتالله صدر، صددرصد با نظر امام خمینی(ره) در باره انقلاب، موافق بودند و چنین تحولی را در عراق میخواستند؛ ایشان طرح جامعی به نام نهادسازی مرجعیت داشتند یعنی مرجعیتی که محورش ذات و شخص و فتوای او نباشد که به مجرد فوت آن شخص، همه اقدامات از هم بپاشد بلکه کارها نهادینه شود؛ چرا که پس از وفات آیتالله حکیم، همه چیز از هم پاشید».
آیت الله سید محسن طباطبایی حکیم، در 27 ربیع الاول 1390 (1349 شمسی) در نجف درگذشت و امام موسی صدر، طی بیانیهای ۵ نفر از آیات از جمله آیت الله سید محمد باقر صدر را که کم سنتر از امام بود را برای مرجعیت تقلید، معرفی کرد. گویا این مسئله موجب ناخشنودی و ناراحتی طرفداران امام خمینی شد؛ چون توقع داشتند امام موسی صدر، مقلدان آقای حکیم را به امام خمینی ارجاع دهد. اما به نظر حاج سید علیرضا حائری این سردی در رابطه میان امام موسی صدر و امام خمینی منعکس نشد و امام موسی صدر به دیدار و گاهی عیادت امام میرفت و مواضع امام را تأیید میکرد و در واقع امام خمینی را بر سایر مراجع نجف ترجیح میداد.
حائری نقل میکند که من شاهد بودم، سال 49 زمانی که حمله بعثی به حوزه و طلبههای ایرانی شدت گرفت، امام موسی صدر به نظرش رسید، اصحاب اندک خود را جمع کند و با نیمی از افراد خود در صحن حضرت امیر تحصن کنند و امام موسی سخنرانی کند و تمام مفاسد رژیم بعث را برای مردم بیان کند و هر ایرادی که بر این حکومت و دولت وارد است را بیان نماید و از صحن بیرون نیاید. با شناختی که از بعثیها بود، انتظار میرفت که حمله کنند و همه تحصن کنندگان را دستگیر کنند و حتی بکشند؛ پس گروه دوم، پیام این حرکت را به مردم برسانند و بگویند که این حرکت برای چه شروع شد و هدف چه بود؛ شبیه نقشی که حضرت زینب (سلام الله علیها) برای رساندن پیام عاشورا ایفا کردند. شرط امام موسی صدر برای اجرای این طرح این بود که یکی از مراجع بزرگ نجف، این حرکت را تأیید کند تا مشروعیت پیدا کند و خون افراد، هدر نرود؛ امام موسی صدر فرمود در میان مراجع نجف، احتمال میدهم امام خمینی این حرکت را تایید کنند. لذا ایشان یکی از دوستان خود را فرستاد تا طرح را برای امام بگویند. امام خمینی به هر دلیلی این طرح را قبول نکردند؛ لذا طرح امام موسی صدر منتفی شد. این جریان، حاکی از عظمت و احترامی است که امام موسی صدر برای امام خمینی قائل بود».
دولت بعث عراق در دوره حکومت حسن البکر در سال 1350 شمسی به دلیل کمکهای نظامی و تسلیحاتی رژیم شاه به مخالفان کُرد خود و به بهانه اینکه ایرانیان ستون پنجم رژیم شاه در عراق بوده و علیه دولت عراق فعالیت میکنند، و نیز به بهانه جزائر سه گانه ایرانی خلیج فارس، هزاران ایرانی ساکن در عراق را در مقاطع مختلف اخراج کرد که علمای ایرانی الاصل حوزههای نجف و کربلا نیز از این شمار بودند. سید علیرضا حائری نیز 1351 راهی قم شد. او تا شهادت استادش محمد باقر صدر (1400 قمری/ 1359 ش) با نامه با وی در ارتباط بود و از سال 1356 در اولین دوره درس خارج آیت الله وحید در مسجد سلماسی قم حضور یافت.
امام موسی صدر هم در شهریور 1357 ، چند ماه پیش از پیروزی انقلاب اسلامی ایران، در لیبی ربوده شد. سید علیرضا حائری که داماد مرحوم آیت الله علی مشکینی (1386ش) نیز بود در ایران و با پیروزی انقلاب اسلامی، علاوه بر فعالیتهای علمی و حوزوی، ریاست بخش شورای عربی و نیز غیر ایرانی حوزه علمیه قم را عهدهدار گردید. کارکردی که امروزه مرکز جهانی المصطفی، عهدهدار آن است.
او نقل میکند: « تنها کسی که در ایران، فشار آورد تا قضیه امام موسی روشن شود، امام خمینی بود، قذافی در طول سالیان متمادی علاقهمند بود که به ایران بیاید به شرطی که با امام ملاقات کند. امام هم نمیپذیرفت و میگفت مگر اینکه سرنوشت امام موسی صدر برای ما روشن شود. در تلوزیون هم این صحبت امام پخش شد که فرمودند: « ... آقای صدر یک مردی است که من میتوانم بگویم او را بزرگ کردهام و ایشان به منزله یک اولاد عزیز برای من است و ما امیدواریم که یک روزی با آقای آسید موسی صدر (سلمه الله تعالی) در قدس باهم نماز بخوانیم انشاالله؛ و ما مأیوس نیستیم.»
حائری همچنین در باره احترام امام به آیت الله خویی نقل میکند: « آقای فهری داماد مرحوم دستغیب میگفت، زمانی در شیراز میان آیتالله حائری شیرازی و دستغیبیها اختلاف شدیدی افتاد، امام خمینی نمایندهای برای حل اختلاف فرستاد، اما حل نشد، دستغیبیها خدمت امام خمینی رسیدند و آقای نجابت که شیخ عرفا بود به امام میگوید آقای حائری، مقلد «خویی» است! بلافاصله امام میگوید آقای نجابت از شما بسیار بعید است! خویی چیست؟ آیتالله خویی! این نمونهای از احترام امام به آیت الله خویی است. روحیه امام خمینی اصلاً با کدورت و اختلاف سازش نداشت، از سوی دیگر شأن و منزلت امام بسیار بالا بود اما برخی طرفداران امام خمینی لزوماَ مانند خود ایشان نیستند؛ لذا سوء فهم و یا حب و بغض دنیایی و منیّت موجب شد که برخی از طرفداران، رویکردهای منفی، در اول انقلاب داشته باشند».
حاج سید علیرضا حائری در ایران فعالیتهای سیاسی مرتبط با عراق را هم پیگرفت. نظر وی در مورد ارتباط سیاسی آیتالله صدر با حزب الدعوه این بود که آن زمان در عراق، مارکسیستها و کمونیستها تحت عنوان علم و با زرق و برق، جولان میدادند و دیدگاههایشان را در دانشگاه و مراکز علمی به گونهای مطرح و بیان میکردند که گویا مارکسیسم و کمونیسم، پشوانه و پایه علمی دارد! لذا جوانان مذهبی سخت در خطر بودند و بسیاری به سمت مارکسیم و کمونیسم رفتند. حتی بعضی افراد در بیوتات مراجع و علمای نجف هم کمونیست و مارکسیست شدند! این شد که آقای صدر و دیگران به فکر نجات جوانان افتادند و خواستند با تأسیس حزبی اسلامی و مذهبی، افکار اسلامی به این جوانان تزریق شود و آنان را آماده کنند که در آینده حکومت را به دست بگیرند. در حقیقت دلیل اصلی تأسیس حزب الدعوه این بود. منتها آیت الله صدر، پس از مدتی در حزب نبود و از بیرون اشراف و نظارت داشت چرا که معتقد بود کسی که میخواهد مرجع عموم مردم باشد، نباید تضعیف شود و حزبی باشد. این تفکر صحیحی است که نظر امام خمینی(ره) نیز بود؛ چرا که ایشان هم معتقد بودند که حزبیّت نباید در حوزهها و حتی در میان نیروهای مسلح وارد شود. حتی آقای طاهری خرم آبادی میگفتند پوستری از حزب جمهوری که عکس امام در آن بود، به دستم رسید، از امام(ره) پرسیدم، ورود این پوستر به سپاه اشکال دارد؟ امام(ره) گفتند حتی این پوستر هم اشکال دارد! هرچند آیتالله صدر با حزب الدعوه زاویهای پیدا نکردند، اما این حزب، همانطور که تاریخ، نشان میدهد متأسفانه کاملاً در اختیار مرجعیت قرار نمیگیرند و در دوراهیها، نظر حزب را بر نظر مرجعیت مقدم میدانند و منافع حزب را مهم میدانند. لذا نه تنها با آقای صدر بلکه با آقای خویی و حکیم و امام(ره) هم چنین رفتاری داشتند، در حال حاضر هم با آقای سیستانی چنین رفتاری دارند. حزب الدعوه فکرشان منحرف است و شدیداً سنیزدگی دارند!».
حاج سید علیرضا حائری، در ادامه فعالیتهای سیاسی، یکی از اعضای کادر مرکزی مجلس اعلای عراق در ایران بود که در سال 1361 شمسی تشکیل شد و پس از مرحوم آیت الله سید محمود شاهرودی و پیش از مرحوم شهید آیتالله سید محمد باقر حکیم، مدت کوتاهی ریاست این مجلس را در اختیار داشت.
آیت الله حائری، پس از سالها تدریس در حوزه علمیه قم و تربیت شاگردان بسیار، در سال 1392 به عضویت جامعه مدرسین حوزه علمیه قم در آمد. درس خارج فقه و اصول فقه وی به زبان عربی از سال 1330 تا 1340 قمری (پایان فروردین 1398) به صورت صوتی در دسترس علاقهمندان است. این درس در مسجد حضرت موسی بن جعفر (علیه السلام) در کوچه حرم نما در قم برگزار میشد.
او معتقد بود: «امروز حوزه علمیه قم دارای ویژگیهای متعددی است که به مرور زمان این ویژگیها را به دست آورده است. اولاً از لحاظ کمیت، حوزه بسیار گسترده شده و حدود هشتاد هزار نفر در این حوزه مشغول هستند؛ چنین کمیتی در طول تاریخ حوزههای شیعی سابقه نداشته است؛ از لحاظ کیفیت نیز در کنار فعالیتهای جاری به خصوص در فقه اصول، رجال و حدیث، به مسایل دیگر نیز ورود پیدا میکند و مسائل و قضایای روز جامعه و فرد را بررسی میکند. همچنین در حال حاضر، حوزه علمیه قم دارای بیش از ۵۰۰ مرکز تحقیقی در ابعاد مختلف است. کتابخانههای تخصصی فراوانی در حوزه وجود دارد که هرکدام دارای دهها هزار نسخه کتاب، مخصوصاً کتابهای خطی هستند، همه اینها گنجینه است. همچنین محققین خوبی تربیت شدهاند که همه این امتیازات، موجب میشود حوزهای بسیار غنی و سرشار از معارف داشته باشیم».
وی در عین حال معتقد بود: « حوزه علمیه ایران، متأسفانه از لحاظ علمی و تولید علم نه تنها رشد نکرده بلکه افت هم داشته است! به عنوان مثال عمده نظریاتی که الان در علم اصول مطرح میشود، نظریات گذشتگانی همچون میرزای نائینی، مرحوم آقا ضیاء عراقی، آخوند خراسانی، شیخ انصاری و آقای خویی است و در واقع، حوزه نظریه جدیدی در اصول و مبانی اصول، تولید نکرده است؛ برعکس حوزه علمیه نجف که که ما بودیم تولید علم داشت. آقای صدر، در فقه، غیر از اقتصاد، نظریات جدیدی مطرح کرد و در اصول، مبنا آورد. یا امام حتی در قم در مسائل اصولی نظریه و مبنا داشت. اما الآن این طور نیست. حوزههای علمیه ایران در تولید کیفی علم علاوه بر اینکه نسبت به حوزه علمیه نجف افت داشته، از این لحاظ، نسبت به دانشگاهها هم در سطح پایینی قرار دارد. دانشگاههای ایران روز به روز در حال تولید علم هستند اما متأسفانه حوزه این چنین نیست».
حائری در باره فراز و فرود حوزه نجف هم میگفت: « یادمان نرود، صدام نجف را در برخی موارد به صفر رساند، مسلما بسیار طول میکشد که نجف به گذشته بازگردد، اگر امکانات لازم فراهم شود بسیاری از فضلا حاضرند به نجف بروند و آنجا بمانند، در گذشته هم عمده چرخش علمی نجف بر دوش ایرانیها بود در واقع آن زمان عمده فضلای نجف، ایرانیها بودند چرا که عربها خیلی اهل درس و بحث نیستند! نکته دیگر اینکه آقای صدر، حکیم و شیخ حسین حلی، استثنائاتی بودند که اکنون دیگر مثل آنها نیستند».
او دلایل عدم تولید علم در حوزههای علمیه ایران را با وجود طلبههای با استعداد، خوش فهم و خوش ذوق، برنامهریزی نامناسب، حمایت نشدن افراد با استعداد دانست و گفت: « طلبههای روزگاران قدیم ارادهای قوی و عزمی راسخ داشتند، همت آنها بلند بود، اما طلبههای امروز اینگونه نیستند. نکته مهم دیگر، حضور طلبهها و روحانیان در پستهای مختلف است، این مساله برای عدهای بسیار فریبنده است، برخی افراد از ابتدا طالب علم نبودند بلکه طالب دنیا بودند و به خاطر دنیا طلبی و پست و مقام به حوزههای علمیه ورود کردند.
استاد حائری، با بیان اینکه حوزه در مسایل و امور مربوط به خود از حکومت کمک نمیگیرد، گفت: «در حال حاضر در مسایل فکری، هجومها به حوزه است و حوزه مجبور است پاسخگوی بسیاری از مشکلات و شبهههایی باشد که در جای دیگری تولید میشود. حوزه و مرجعیت هم، نه جواب را به نهاد دیگری حواله میدهند و نه در پاسخ میتوانند از نظام کمکی بگیرند».
او مسئله معیشت را از دیگر عوامل افول حوزه برشمرد و اذعان کرد: « وقتی درآمد منبر بسیار خوب باشد، طلبه، زمان و فکر خود را صرف تولید عم در حوزه نمیکند و برای درآمد بیشتر در صف منبر قرار میگیرد؛ این مسایل از جمله عوامل فریب دهنده طلبه است، طلبه خود باید عزم راسخی داشته باشد و در مقابل این عوامل بایستد که در حال حاضر چنین طلبههایی نادر هستند».
حائری در مورد وضعیت علمی، نفوذ و منزلت مرجعیت در دروان اخیر هم تحلیل ویژهای داشت چون از نزدیک با مراجع قم و نجف، آشنا بود. او در این باره میگفت: « به نظر من نفوذ و منزلت مرجعیت به مرور زمان افزایش یافته است، امروز آیتالله العظمی سیستانی نسبت به مراجع پیشین از اقتدار و نفوذ بیشتری در دنیا برخوردار است که این به چند عامل مهم از جمله سلوک، رفتار و منش ایشان برمیگردد. آیتالله سیستانی نسبت به بُعد نظری، آگاهی به مسایل، صبر و تحمل نسبت به قضایا، عجله نکردن در تصمیمگیری و آگاهی یافتن نسبت به مسائل، پیش از ورود به مسئله، تمایزاتی دارد که سایر مراجع، نسبت به آیتالله سیستانی، سطح پایینتری از این خصوصیات را داشتند. همچنین بقای آقای سیستانی در نجف در دوران خفقان و تیرگی گذشته، از عوامل مهم این تمایز است به گونهای که امروز، قدرت و نفوذ کلمهای که ایشان دارند به مراتب بسیار بیشتر از قدرت و نفوذ کلمه مراجع گذشته است؛ البته به استثنای امام خمینی(ره) که مافوق مراجع بودند و امامت داشتند. علاوه بر این آقای سیستانی، شاگرد آقای خویی بودند و منزلت علمی بالایی دارند و مرد ملا و فاضلی هستند. میتوان گفت، از نظر علمی در سطح مراجع، تقریباً حرکت قابل توجهی رخ نداده و در همان سطح باقی مانده است: تنزل نکردهایم صعود هم نداشتیم؛ البته در باره نسل آینده امید هست اما فعلا بیش از امید نمیتوان صحبت کرد گرچه ادعای اجتهاد و مرجعیت از سوی افرادی که در سنین پایین هستند، ناشی از افت علمی حوزه است.
حجتالاسلام والمسلمین حائری از 14 اردیبهشت ۹۸ با حکم رهبر معظم انقلاب، عهدهدار مسئولیت مؤسسه دائرهالمعارف فقه اسلامی شده بود.
در حکم رهبر معظم انقلاب آمده است: « جناب مستطاب حجةالاسلام والمسلمین آقای حاج سیدعلیرضا حائری (دام افضاله) یکی از موهبتها و الطاف الهی در دوران جمهوری اسلامی توفیق اقدام به تهیهی دائرةالمعارف فقه اسلامی براساس مذهب اهلبیت علیهمالسلام است که حقاً پدیدهئی افتخار آفرین و ماندگار و راهگشا است. نقش اصلی و اساسی را در این اقدام بزرگ مرحوم آیةالله هاشمی شاهرودی رحمةاللهعلیه بر عهده گرفته و با همکاری گروهی از فضلای برجسته، بخش مهمی از این بنای فاخر را به سامان رساندند. اکنون پس از ارتحال آن عالم محقق، لازم است تلاش مبارک برای به انجام رساندن این کار بزرگ ادامه یابد. اینجانب پس از بررسی و مشورت و جستجوی لازم جناب مستطابعالی را که بحمدالله دارای منزلت علمی و شایستگی وافر میباشید و سالها در تدوین آن اثر برجسته همکاری و مشارکت داشتهاید برای این مسئولیت مهم برگزیدم و مدیریت بنیاد متصدی این کار را به شما میسپارم و امیدوارم با جدیت و تلاشی که به کار خواهید برد ادامهی کار را با کیفیت و سرعت شایسته به سامان برسانید. توفیقات جنابعالی و دیگر دستاندرکاران را از خداوند متعال مسألت میکنم.»
وی پیش از این در کمیته علمی دائرة المعارف حضور داشت و عمده کارهای علمی آن را به همراه مرحوم آیتالله هاشمی شاهرودی، به دوش میکشید و گفته بود: «ایده این مؤسسه از بیش از ۳۰ سال پیش در ذهن من هم بود، بعد از انقلاب دیدیم که در شیعه، فقه به صورت موسوعه و به زبان روز در نیامده است که من ایده را خدمت حضرت آیتالله هاشمی شاهرودی مطرح کردم، ایشان نیز این پیشنهاد را به رهبر معظم انقلاب دادند و رهبری معظم نیز با این کار موافقت کردند».
در جلسه معارفه رییس جدید مؤسسه دائرة المعارف فقه اسلامی بر مذهب اهل بیت علیهم السلام، که در 23 اردیبهشت امسال در سالن نشستهای این مرکز، برگزار شد، حجت الاسلام و المسلمین محمدی عراقی، مسئول دفتر رهبر معظم انقلاب در قم گفت: « باید در درجه اول به درگاه خداوند متعال شکر کنیم که به برکت نظام مقدس جمهوری اسلامی این آرزوهای هزار ساله لباس عمل پوشید و الحمدلله حوزه علمیه مقدسه قم به این حد از غنا و باروری رسیده که میتواند مکتب اهل بیت(ع) و اسلام ناب محمدی را با بهترین و قویترین و عالیترین بیان فنی و تخصصی به جهان بشریت و تشنگان این مکتب آسمانی عرضه کند. سبک دایرة المعارف نویسی در گذشته سابقه نداشته و تأخیر در این اقدام، سبب شده که فقه شیعه به دنیای معاصر معرفی نشود.
این مؤسسه با عنایت رهبر معظم انقلاب و زحمات گسترده مرحوم حضرت آیتالله هاشمی شاهرودی در میانه راه قرار دارد و امانتی در دست شما بزرگواران و علمای ارجمندی است که با این مجموعه همکاری دارند و چشم امید به شما و قلم شما است تا این حرکت مقدس را به سرانجام مقصود برسانید.
رهبر معظم انقلاب در تاریخ ۲۸ ساله این مرکز، پیام بسیار عمیقی به مناسبت نخستین کنگره علمی تخصصی دائره المعارف فقه اسلامی صادر کردهاند که خطی مشی آینده این مؤسسه را روشن کرده و لازم است همه شما به آن توجه جدی داشته باشید».
وی افزود: « بعد از رحلت فقیه بزرگوار آیتالله هاشمی شاهرودی که ثلمهای بزرگ را ایجاد کرد، این کار باید ادامه پیدا میکرد و باید فقیهی بزرگ این حرکت بزرگ را عهده دار میشد و مدیر جدید این مؤسسه از فقهای برجسته تحصیل کرده در قم و نجف و از شاگردان ممتاز فقیه متفکر شهید صدر هستند و مسؤولیت سنگینی بر عهده ایشان گذاشته شده که انشاءالله با اجرایی کردن اسناد بالادستی بتوانند فعالیتهای این مؤسسه را به سرانجام برسانند».
در ادامه این جلسه، حجتالاسلام سیدعلیرضا حائری، آخرین فعالیتهای مؤسسه دائرة المعارف فقه اسلامی را تشریح کرد و از تولید ۴۱ جلد موسوعه فقه شیعه و ۱۱ جلد موسوعه فقه مقارن، خبر داد.
وی تصریح کرد: « در درجه اول بر خود لازم میدانم از رهبر معظم انقلاب به دلیل حسن اعتمادی که به من داشتند و بنده را لایق تحمل این بار سنگین دانستند و امر فرمودند که مدیریت این بنیاد را بر دوش بگیرم کمال تشکر و سپاس را داشته باشم و انشاءالله بتوانم به آنچه دغدغههای ایشان در این زمینه بوده برسم و سرباز همیشه پا در رکاب باشم».
وی در ادامه با تأکید بر این که بر تفقه و تبلیغ، در آیه نفر، تأکید شده، گفت: «حوزههای علمیه، دو کار اساسی دین شناسی و ارائه دین به جامعه را برعهده دارند؛ اما صاحب دین باید نشان بدهد که کدام قرائت از دین، صحیح است؛ قرائتی که به قرآن و عترت توجه داشته باشد؛ روایت صحیحهای داریم که در فهم قرآن و در تفسیر قرآن باید به اهل بیت علیهم السلام، مراجعه کرد تا جایی که اگر تفسیر صحیحی از اهل بیت به ما رسیده باشد از ظهور آیه دست برمیداریم».
حائری ادامه داد: « دین یک زیربنا دارد که عقاید است و یک روبنا و بدنه دارد که فقه است و این بدنه را هم باید از اهل بیت گرفت چون پیامبر به ما این گونه آموخته است و در آن ضلالت و گمراهی راه ندارد».
وی با اشاره به زحمات مرحوم آیتاللههاشمی شاهرودی در مؤسسه گفت: «شروع برنامهها بسیار سخت بود تا جایی گاهی بر سر یک سطر، ساعتها وقت میگذاشتیم ولی ایشان عنایت داشت که علیرغم مشاغل زیاد، تا حد امکان، بررسی نهایی مقالات را خود برعهده بگیرد. الآن سفره آمادهای فراهم شده ولی نیازمند تکمیل است و گروهها نیز مشغول کار هستند و پیش بینی میشود موسوعه به ۸۵ تا ۹۰ جلد برسد. موسوعه فقه اسلامی مقارن شیعه و سنی را هم امیدواریم تا ۲۵ جلد برسانیم».
وی معجمبندی کتابهای مرحوم شیخ طوسی، معجم فقه جواهر و کتاب فرهنگ فقه، هر کدام در شش جلد را از تولیدات مؤسسه فقه و معارف معرفی کرد و خبر داد که قرار است فرهنگ فقه به عربی هم ترجمه شود. همچنین «جواهر الکلام فی ثوبه الجدید» نیز تدوین شده که در هر مسأله، نظر نهایی صاحب جواهر، همراه با اقوال و مناقشات و نقض و ابرامها آمده و در ۲۲ جلد چاپ شده است.
حائری یادآور شد که یک موسوعه اصولی هم باید نوشته شود چون اصول فقه، علم منطق فقه است و روش صحیح استدلال فقهی را ارائه میدهد. وی با بیان این که گاهی در مورد اهمیت علم اصول حرفهای نادرستی زده میشود، گفت: «کم جلوه دادن اهمیت مباحث اصولی مایه تأسف است، چراکه بدون اصول، اجتهاد و فهم فقه ممکن نیست، اینها از مبادی فقه است و کسی که اصول را خوب نخوانده باشد استدلالات ناقصی خواهد داشت و فقه او جواهری نخواهد بود».
رییس جدید مؤسسه دائرة المعارف فقه اسلامی بر مذهب اهل بیت علیهم السلام افزود: «یکی دیگر از کارهایی باید حتما انجام بگیرد مطرح کردن فقه به صورت نظام است. نظام اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی اسلام بر طبق مذهب اهل بیت، باید تدوین شود، شبیه کاری که عالم وارسته و فقیه بزرگ شهید صدر در «اقتصادنا» انجام دادند؛ بیش از نیم قرن از تألیف اقتصادنا میگذرد و ایشان در مقدمه میگوید این قدم اول است که من برمیدارم و امیدواریم محققان بعدی قدمهای بعدی را بردارند، اما هنوز در جهان اسلام کتابی در سطح این کتاب در موضوع اقتصاد نوشته نشده است!»
وی در پایان تصریح کرد: «معتقدیم علم، آنچه واقع است را میگوید. اسلام دارای علم اقتصاد نیست همچنانکه فیزیک و شیمی و طب هم ندارد ولی مکتب اقتصادی دارد یعنی میگوید چه چیزی سزاوار است که باشد».
در این مراسم استادان، سید محمد غروی عضو شورای عالی حوزههای علمیه، محمدجواد فاضل لنکرانی رئیس مرکز فقهی ائمه اطهار علیهم السلام، محسن فقیهی، عضو جامعه مدرسین و استاد درس خارج حوزه علمیه قم و حسن آقانظری شاهرودی عضو جامعه مدرسین نیز حضور داشتند.
اما متأسفانه با گذشت حدود دو ماه از برگزاری این مراسم، آیت الله سید علیرضا حائری، مدیر موسسه دائرةالمعارف فقه اسلامی درپی سکته مغزی در بیمارستان ولیعصر (عج) قم بستری شد و در صبح روز پنجشنبه ۲۷ تیرماه ۱۳۹۸ در حدود سن 68 سالگی دعوت حق را لبيك گفت و به لقاء الله پیوست.
جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، ارتحال وی را تسلیت گفت: « خبر ارتحال عالم متعهد و محقق اندیشمند، حضرت آیت الله حاج سیدعلیرضا حائری (رحمة الله علیه)، عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه قم و مدیر مؤسسه دایرةالمعارف فقه اسلامی بر اساس مذهب اهلبیت «علیهمالسلام» موجب تألم و تأثر گردید.
این استاد محقق و دانشمند از شاگردان برجسته و ممتاز فقیه متفکر شهیدآیت الله سید محمد باقر صدر(ره) بودند و سالها در عرصه تحقیق و تدریس در زمینه علوم اسلامی و فقه اهلبیت«علیهمالسلام»، عمر گرامی خود را صرف کرده و همچنین همکاری و مشارکتی فعال در تدوین اثر برجسته دائرة المعارف فقه اسلامی داشتهاند که گویای عمق فکری و منزلت علمی وافر آن مرحوم بود.
جامعه مدرسین حوزه علمیه قم رحلت این عالم محقق را به محضر حضرت بقيةالله الاعظم (عجلالله تعالی فرجه الشریف)، مقام معظم رهبري (مدظلهالعالی)، مراجع عظام تقليد (دامتبركاتهم)، حوزههاي علميه، و بیت شریف ایشان تسلیت عرض نموده، برای آن فقید سعید رحمت و مغفرت الهی و برای باز ماندگان صبر و اجر از درگاه خداوند متعال مسئلت می نماید».
مدیر حوزههای علمیه نیز در پیامی نوشت: «ارتحال عالم جلیلالقدر و مجاهد عظیمالشأن حضرت آیتالله حاج سید علیرضا حائری (طاب ثراه) را به محضر حضرت ولیعصر (ارواحنافداه)، رهبر معظم انقلاب (مدظله العالی)، مراجع عظام (دامتبرکاتهم) و حوزههای علمیه بهویژه حوزههای قم و نجف، مؤسسه دائرةالمعارف فقه اهلبیت (ع) و بهویژه بیت شریف و بازماندگان ارجمند آن مرحوم، تسلیت و تعزیت عرض میکنم.
این فقید گرانقدر در حوزه نجف اشرف در محضر استادان بزرگ و مراجع عظام بهویژه مجاهد شهید آیتاللهالعظمی سید محمدباقر صدر(ره) به درجات عالی رسید و آنگاه با هجرت به قم در مسند تدریس و تربیت شاگردان شایسته توفیقات بزرگ و برجستهای مشمول حالشان گشت».
گفتنی است تواضع و ادب و اخلاق، در کنار علم و فضل و فروتنی، ویژگیهایی بود که در نهاد این شخصیت نهفته بود و حضورش در جمع، اعتبار آور بود.
روحش شاد و یادش گرامی باد. /924/ج